در چنین شرایطی اگر نان خشک میخوردیم، سعی میکردیم با تداعی خاطرات روزهایی که غذایی مطبوع داشتیم، طعم نان و پنیر را عوض کنیم و با انواع راز و نیاز و دعاهای مخصوص سفره نشاط خودمان را حفظ کنیم و نگذاریم روحیهمان ضعیف بشود. از جمله دعاها یکی این بود: «اللهم ارزقنا پلو تحتهم کره، فوقهم کباب، یمینی دوغ، یساری شربت، مع خربزه.» آن وقت همه آمین میگفتند. آمینی که گوش فلک را کر میکرد.
منبع:کتاب فرهنگ جبهه (شوخی طبعی ها) – صفحه: ۱۰۳
علم و آگاهی خداوند بر اعمال پنهان و انفاق و صدقات نهانی آدمیان
أَیَحْسَبُ أَنْ لَمْ یَرَهُ أَحَدٌآیا (انسان) گمان میکند هیچ کس او را ندیده (که عمل خیری انجام نداده) است؟!