ای همیشه یاور مردان دین
ای زن ای اعجاز حق یار شفیق
ای ولایت را تو تنهاتر رفیق
ای شهید ای زن تو ای همراه درد
آشناتر با هوای سرد سرد
ای که رفتی بال در بال خدا
تا رها گردی از این دیر فنا
ما گرفتاریم در طوفان درد
تو ندیم لایق مردان مرد
ای که بیمنت خدا جستی و بس
از خلایق دستها شستی و بس
مرده میداند تو را خلق زبون
لیک فرموده خدا « هم یرزقون »
این شهیدان زنده در قرب حقاند
معنی ایثار و فضل مطلقاند
باید اول قلب را صافی کنیم
بعد از آن شایستهی کافی کنیم
نرخ بالاتر در این سودا دل است
شرط اصلی بهر انسانهها دل است
جسم خاکی را قفس پنداشتی
پر کشیدی لالهها انباشتی
این قفس را خود شکستی عاقبت
با ملایک هم نشستی عاقبت
رفتی و آسوده از بار گناه
ما بنا کردیم انبار گناه
حرف ماندن سبز و رفتن سبز را
با خدا تکرار کردی همصدا
ای شهید مادر ای نور برین
با تو میگویم تو این زیباترین
از تو گفتن را زبانی لازم است
تیر چشمت را کمانی لازم است
شاعر:رضاوند
منبع: مجله زینبیه