دفتری سوخته آوردهام و چند غزل
من بسیجیتر از آنم که شما حدس زدید
لشکری سوخته آوردهام و چند غزل
آشیانها همه در معبر آتش ماندند
کفتری سوخته آوردهام و چند غزل
ردّ خمپاره نشسته است به سرشانهی من
پیکری سوخته آوردهام و چند غزل
باز میگردم از آن ورطهی خونین، ای عشق !
من سری سوخته آوردهام و چند غزل
یاد قنداق و فشنگ و شب و فانوس بخیر
سنگری سوخته آوردهام و چند غزل
شاعر:سیدهادی محمودی
منبع: مجله شاهد